شیخ و مستان

......

تمام سپاس من از آن او که هر وقت او را خواستم بود ، هر وقت منو خواست نبودم

یک روز مردی قصد سفر کرد، دختر مجردی هم داشت که امکان بردن وی نبود، با خودش گفت دخترم را نزد امین مردم شهر می برم و بعد عازم سفر خواهم شد. دختر را نزد شیخ برد و ماجرا را برایش توضیح داد و شیخ هم قبول کرد.

شب شد و دختر دید شیخ هوس شوم به سرش برده است، دختر با زحمت فراوان توانست فرار کند، هوا خیلی سرد بود، دختر بعد از فرار هیچ لباس گرمی بر تن نداشت، در راه دید که چند نفر، گرد آتش جمع شده اند و مستانه مشغول نوشیدن شراب هستند، با خودش گفت آن امین مردم بود و قصد شوم کرده بود، مستان که جای خود دارند.

یکی از آنها دختر را دید و به دوستانش گفت: که سرشان را به زیر بیندازند، در بین این صحبت ها دختر از شدت خستگی و سرما از حال رفت، یکی از آن ها دختر را به آغوش گرفت و در کنار آتش قرار داد تا گرمش شود، مدتی بعد دختر بهوش آمد دید که سالم و گرم است و آنها هم کاری به او ندارند،

در آن لحظه گفت: یک پیک هم مرا مهمان کنید و بعد از آن این شعر را سرود:

 

از قضا روزی اگر حاکم این شهر شدم
خون صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد
ترک تسبیح و دعا خواهم کرد
وسط کعبه دو میخانه بنا خواهم کرد
تا نگویند که مستان ز خدا بی خبرند


نظرات شما عزیزان:

دختر ایرونی
ساعت0:18---11 خرداد 1392
خواهرمم خیلی خوشش اومد !!!!!

دختر ایرونی
ساعت0:03---11 خرداد 1392
وااااااااااااااااااااااااااااا اااااااای ... رضا محشر بود
پاسخ:قابل نداشت...


روح الله
ساعت8:57---14 ارديبهشت 1392
سلام جالب بود ممنونم اگه وقت كرديد بمنم سري بزنيد
پاسخ:چشم حتما...


ainaz-sj
ساعت17:39---13 ارديبهشت 1392
دلم قهوه میخواهد،از همانهایی که برای آشنایی با اصرار مرا به آن دعوت میکردی،نه از این قهوه هایی که در تنهایی سر میکشم…
پاسخ:مرسی


گلشن
ساعت13:04---11 ارديبهشت 1392
کدوووووم پسره خووو...

تو پروفایلم. من همینجوریشم خوردنی ام چرا بترشم
پاسخ:اره خووووووووو


hossain
ساعت20:18---10 ارديبهشت 1392
خیلی قشنگه رضا جان اجازه میدی این مطلب رو تو وب خودم هم نمایش بدم؟


پاسخ:فدات.... اره میتونی این مطلبو تو وبت بذاری


گلشن
ساعت16:18---10 ارديبهشت 1392
من با احساسات کی بازی کردم خوووو.. بعدشم ترشیدگی بهتر از شوور داشتنه. در اخرم عکس که زدم.
پاسخ: عجباااااااا بیخی بابا پسره دلش شیکس رف خود کشی کرد.... اره بترش حدا اقل تو رو با لوبیا پلو بشه خورد


گلشن
ساعت15:03---9 ارديبهشت 1392
سیلاااااااااام خیلی جالب بود.
اره منو شوور... خخخ حالا یه چیز گفتم من:)


گلشن
ساعت15:03---9 ارديبهشت 1392
سیلاااااااااام خیلی جالب بود.

اره منو شوور... خخخ حالا یه چیز گفتم منپاسخ:چرا یه چیز گفتی؟ چرا با احساسات یه جووون بازی میکنی؟ =)))))


alireza z
ساعت11:08---9 ارديبهشت 1392
salam reza...webe khob v jalebi dari.mer30.ke oumadi webam.movafagh bashi.پاسخ:سلام عزیزم....قربون تو

augi
ساعت19:40---8 ارديبهشت 1392
دوستت خواهم داشت در ســـــــکوت

که مبادا در صـــــــدایم توقعی باشد

که خاطرت را بیازارد...


پاسخ:....


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:,

] [ 21:14 ] [ revive ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه